قسمت شهسوار هفت پادشاهی از سریال بازی تاج و تخت؛ آخرالزمان در راه است (قسمت های ماندگار سریال ها)

به گزارش وبلاگ نت ترکیه، فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت را بیشتر با خاطره های بد به یاد می آوریم. افت شدید سریال و حفره های داستانی عجیب باعث نارضایتی شدید طرفداران شد و تمام خاطرات خوشی که طرفداران با این سریال محبوب داشتند را از بین برد. اما شهسوار هفت پادشاهی، قسمت دوم از فصل پایانی سریال، از آن قسمت های دلنشین و دوست داشتنی بود که ارزش هایش زیر سایه حواشی فصل هشتم محو شد و به نوعی قدرنادیده ماند.

قسمت شهسوار هفت پادشاهی از سریال بازی تاج و تخت؛ آخرالزمان در راه است (قسمت های ماندگار سریال ها)

این قسمت مقدمه ای برای نبرد وینترفل است که از قسمت بعدی آغاز می گردد. آخرالزمان در راه است، نامیرایان در راستاند و تا قبل از طلوع آفتاب به وینترفل می رسند. وینترفل آخرین سنگر مهم انسان هاست و در صورت سقوط، نامیرایان حاکم کل دنیا خواهند شد. به همین علت تمام شخصیت و جنگجویان مهم دنیا داستانی بازی تاج و تخت در وینترفل گرد هم جمع شده اند تا شاید بتوانند معجزه ای رقم بزنند. شهسوار هفت پادشاهی داستان آخرین شب نشینی این شخصیت ها کنار هم است. شخصیت هایی که همه خودشان را برای خداحافظی با این دنیا آماده نموده اند.

آن موقع که این قسمت پخش شد، هنوز نمی دانستیم فصل هشتم چه فاجعه ای قرار است باشد (می توان امیدوار بود که مخاطبان جدیدی که به سراغ بازی تاج و تخت می فرایند هم چنین احساسی دارند. البته اگر آن ها هم بدون هیچ پیش زمینه ای سریال را می بینند)، به همین علت این قسمت با این حجم از احساسات و شکوه و غم، ما را برای نبرد آخرالزمانی آماده می کرد که قرار بود در قسمت سوم رخ دهد. برایان کاگمن نویسنده گفته بود این قسمت حکم یک نامه عاشقانه برای شخصیت های سریال را دارد. واقعا هم می توان عصاره ای از هشت فصل سریال را که در طول ده سال پخش شده، در این قسمت مشاهده کرد. تمام شخصیت های مهم کل این هشت فصل، در شهسوار هفت پادشاهی فرصتی برای خودنمایی دارند. جیمی لنستر، برین تارث، برن استارک، تیان گریجوی، تورموند، سدریک، پادریک، تیریون، آریا، جورا مورمونت و غیره و غیره، تمام شخصیت های مهم سریال در این قسمت گرد هم جمع شده اند، آن ها آخرین امید بشریت هستند. در نبردهای پیشین معمولا بعد از پانزده، بیست دقیقه مقدمه چینی برای شخصیت ها، نبردهای پر کشت وکشتار آغاز می شد. ولی سازندگان در فصل هشتم به این نتیجه رسیده بودند که نبرد وینترفل مهم ترین نبرد این سریال است، به همین علت ارزشش را دارد که یک قسمت کامل به مقدمه چینی برای آن اختصاص داده گردد. این از معدود تصمیم های هوشمندانه سازندگان بازی تاج و تخت در فصل هشتم بود!

سایه خوفناک نامیرایان در تک تک لحظه های این قسمت حس می گردد. تک تک خنده ها و شوخی ها و حتی تلخ کامی های این شخصیت ها، زیر سایه این واقعیت است که تا چند ساعت دیگر، یک نبرد آخرالزمانی با ترسناک ترین موجودات دنیا را در پیش دارند. معلوم نیست فرداشب همین موقع، کدام یک از این شخصیت ها زنده مانده اند. نکته قابل توجه این است که مخاطب در طول این چند سال، با تمام این شخصیت ها زندگی نموده است، راستا پر پیچ وخمی را که این شخصیت ها طی نموده اند، با تمام وجود مشاهده نموده است. برای مثال جیمی لنستر یکی از پیچیده ترین و عمیق ترین منحنی های شخصیتی کل این سریال را دارد. شاهزاده ای خوشگذران و شهوت ران در ابتدای سریال (که باعث فلج شدن برن هم می گردد)، بعد از این که اتفاقات و دشواری های فراوانی را از سر گذراند، حال به یک جنگجوی فداکار و از جان گذشته تبدیل شده است. در خصوص تک تک این شخصیت ها می توان چنین چیزی را مشاهده کرد از تیان گریجوی و ماجراهای دردناکش با رمزی بولتن گرفته تا سانسا استارک و تمام سختی هایی که به جان خرید.

اما در انتها این قسمت یک صحنه تماشایی وجود دارد که تاثیرگذاری آن را دوچندان می نماید. نیمه شب است و تیریون، پادریک، جیمی، برین، تورموند، سرداووس و چند نفر دیگر گرد هم جمع شده اند. تیریون از جمع می خواهد که یک نفر آهنگی به یاد این دورهمی بخواند. به یک باره در حالی که هیچ کس انتظار ندارد، پادریک آهنگ جنی الدستونز را می خواند. آهنگی قدیمی در دنیای وستروس، درباره شاهزاده ای به نام جنی الدستونز که به خاطر عشقش از تاج و تخت چشم پوشی می نماید و در نهایت، به شکل غم انگیزی می میرد: در سرسرای پادشاهان درگذشته/ جنی با ارواحش می رقصید/ ارواح آن هایی که از دست داده بود، آن هایی که پیدا نموده بود/آن هایی که بیش از همه او را دوست داشتند… و هم چنان که پادریک تکرار می نماید: و او هیچ وقت نمی خواست از آن جا برود، ما تصاویری از شخصیت های مختلف می بینیم که در تنگنایی آخرالزمانی گیر افتاده اند و راهی جز رفتن، پیش روی خود ندارند. این آهنگ یک حسن ختام عالی برای قسمتی است که قرار است یک مقدمه تماشایی برای نقطه اوج سریال در قسمت سوم باشد. آن برزخ احساسی و فکری که شخصیت های مختلف دنیای بازی تاج و تخت در آن گرفتار شده اند، به زیباترین و ظریف ترین شکل ممکن در این قسمت پیاده شده است. شاید نبرد وینترفل نتوانست به رقیب قدری برای نبرد هملز دیپ از سه گانه ارباب حلقه ها تبدیل گردد (همچنان نبرد هلمزدیپ به عنوان یکی از باشکوه ترین و حماسی ترین نبردهای سینمای فانتزی در نظر گرفته می گردد)، ولی سازندگان بازی تاج و تخت با قسمت شهسوار هفت پادشاهی، خیلی خوب پیروز شدند همان حس درد و رنج و ترس و اضطرابی را به تصویر بکشند که پیش از وقوع نبرد هلمزدیپ در میان شخصیت های ارباب حلقه ها حس می شد.

شهسوار هفت پادشاهی در زمان نمایش، 10.29 میلیون مخاطب داشت. اما بعدا و بعد از اتمام فصل هشتم، تعداد کل مخاطبان این قسمت به حدود شانزده میلیون نفر رسید. گویا تازه بعد از قسمت های فاجعه بعدی بود که مخاطبان متوجه شدند چه جواهر نابی را نادیده گرفته اند. خیلی ها معتقدند شهسوار هفت پادشاهی آخرین قسمت بازی تاج و تخت بود که همچنان جان مایه اصلی این سریال را در خود داشت، و حامل همان ویژگی هایی بود که این حماسه فانتزی را به چنین محبوبیتی رسانده بود. و شش قسمت بعدی که بعدا منتشر شدند، فاجعه پشت فاجعه بودند. گوئندولین کریستی (برین) و نیکلاس کاستر والدو (جیمی) به خاطر بازی در این قسمت، نامزد دریافت جایزه برترین بازیگر نقش مکمل مرد و زن در هفتاد و یکمین جوایز امی ساعات پربیننده شدند، و البته هردو در این رقابت ناکام ماندند. نام این قسمت هم اشاره به شوالیه شدن برین در این قسمت دارد. او که همواره رویای این را داشت که به اولین شوالیه زن وستروس تبدیل شد، در این قسمت با یاری جیمی لنستر، به آرزوی خود رسید.

منبع: دیجیکالا مگ

به "قسمت شهسوار هفت پادشاهی از سریال بازی تاج و تخت؛ آخرالزمان در راه است (قسمت های ماندگار سریال ها)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "قسمت شهسوار هفت پادشاهی از سریال بازی تاج و تخت؛ آخرالزمان در راه است (قسمت های ماندگار سریال ها)"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید